یادبود تلخ!
چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۲، ۰۳:۵۳ ب.ظ |
احمد جاودان |
۰ نظر
در پای چکمه های غرور تو له شدم
چون برگ در مسیر عبور تو له شدم
من آن گل بنفشه ی از یاد رفته ام
لای کتاب های قطور تو له شدم
مهمان هر شب دلم! ای یادبود تلخ!
هر روز پا به پای مرور تو له شدم
در زیر بار فکر جدایی هر آینه
بودم اگر چه سنگ صبور تو ... له شدم
آن ماهی غریبه ی دریایی ام ولی
در حجم تَنگ تُنگ بلور تو له شدم
امّید داشتم بکشی دست بر سرم
افسوس! زیر پای غرور تو له شدم
- ۹۲/۰۷/۲۴
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.