سلوک تاک

وبلاگ شعر و ادب

سلوک تاک

وبلاگ شعر و ادب

درود
« تاک را ببین که چون گردباد به خود می پیچد و مستانه اوج می گیرد ...
و من چون تاک، سلوکم تویی، هرچند بسیار پیچ و تاب دارم »

در این وبلاگ به نشر و اشتراک گذاری تجربیاتم
در زمینه ی شعر و ادبیات
و خصوصاً در زمینه ی رباعی خواهم پرداخت
امید که رضایت دوستان را برآورم

آخرین مطالب
  • ۹۳/۰۱/۲۹
    دل

۷۵ مطلب با موضوع «رباعی» ثبت شده است

نا خلف

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۴:۲۴ ب.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر


من بی هدفم ... اگرکه عاشق نشوم

خالی ست کفم ... اگرکه عاشق نشوم

کار پدران من به جز عشق نبود ...

من ناخلفم اگرکه عاشق نشوم


راهزن

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۴:۲۳ ب.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر


تنها نه تمام اعتبارم را برد

با برق خود آرام و قرارم را برد

چشمان تو عین راهزن های کویر ...

آمد همه ی دار و ندارم را برد


دلِ پر

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۴:۲۱ ب.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر


عشقت نکند نان من آجر ... کافی ست

بگذار نگویم ز دل پر ... کافی ست

سرتاسر دل گشته لبالب ز ترک

بیهوده مزن سنگ ... تلنگر کافی ست


فراموشی

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۴:۱۱ ب.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر


در برزخ عشق ... راه من اینجا بود

سیب و تو و من ... گناه من اینجا بود

گفتم که « ز یاد می برم عشق تو را ... »

افسوس که اشتباه من اینجا بود


تیر نگاه

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۲:۰۵ ب.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر

برای امام رضا (ع):

گفتی که : دم مرگ به دادت برسم ...

گفتم که : مگر، به این سعادت برسم ...

پس کاش که در مشهد چشمان شما

باتیر نگاهی به شهادت برسم


چشم زخم

پنجشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۲، ۰۵:۴۴ ب.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر


یا قاسم ابن الحسن (ع) :                           

دریا! نکند سراب چشمت بزند                                      

با آنکه زدی نقاب، چشمت بزند                                    

پوشانده ام ات رو که مبادا ز حسد                                

ای ماه من! آفتاب چشمت بزند           


اشک شوق

يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۵۹ ق.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر


مبهوت امیرم، اشک شوقم جاری ست

من خمّ غدیرم اشک شوقم جاری ست

از بس که قدم های علی برکت داشت

با آنکه کویرم اشک شوق جاری ست


تصویر

يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۵۸ ق.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر


خورشیدِ فلک، سبقه ز مهتاب گرفت

چشمان کویر را ز شوق آب گرفت

دستان تو و نبی ... عجب تصویری !

آن لحظه که آسمان تو را قاب گرفت


نور ایزدی

يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۵۷ ق.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر


احمد ز فروغ احدی پر شده بود

آیینه ز نور ایزدی پر شده بود

سرتاسر دشت با تولای علی ...

از عطر گل محمدی پر شده بود


گل

يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۵۷ ق.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر


وقتی که خروش «نور» و «فرقان» گل کرد

در پهنه ی دشت بوی ریحان گل کرد

می خواست که خار چشم دشمن بشود

بر دست نبی تمام قرآن گل کرد