سلوک تاک

وبلاگ شعر و ادب

سلوک تاک

وبلاگ شعر و ادب

درود
« تاک را ببین که چون گردباد به خود می پیچد و مستانه اوج می گیرد ...
و من چون تاک، سلوکم تویی، هرچند بسیار پیچ و تاب دارم »

در این وبلاگ به نشر و اشتراک گذاری تجربیاتم
در زمینه ی شعر و ادبیات
و خصوصاً در زمینه ی رباعی خواهم پرداخت
امید که رضایت دوستان را برآورم

آخرین مطالب
  • ۹۳/۰۱/۲۹
    دل

غروب غم

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۲، ۰۱:۵۹ ب.ظ | احمد جاودان | ۰ نظر


رعد و برقی زد نگاهم، ابر شد، باران گرفت

باز دل حال و هوای آذر و آبان گرفت

آمد از پشت غروب غم غریبی آشنا

خاطرات مرده ام، یکبار دیگر جان گرفت

تلخ بود اما چه می شد گفت؟ : شیرین است عشق ...

سخت بود اما چه می شد کرد ... او آسان گرفت

پنکه سرگردان، بخاری خسته، آب حوض سرد

قلب صندق خانه خالی شد، دل گلدان گرفت

این طرف کنج قفس بغض قناری ها شکست

آن طرف بی همنفس قلب شباویزان گرفت

روی قالی ... توی ایوان ... لابه لای شعر ها

خون گرمی از کنار گونه ام جریان گرفت

بیت آخر مانده بود اما چرا عاشق شدم؟

این سؤال گنگ هم با مرگ من پایان گرفت ...

تابستان 89


  • احمد جاودان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.